در راستاي تلاش پيگير مجلس شوراي اسلامي بويژه كميسيون بهداشت و درمان و با همكاري سازمان مديريت و برنامه ريزي وقت، در قانون بودجه سال 1384، سازمان بيمه خدمات درماني موظف گرديد تا با صدور دفترچه بيمه خدمات درماني براي تمام ساكنين مناطق روستايي، عشايري و شهرهاي زير 20000 نفر امكان بهره مندي از خدمات سلامت را درقالب برنامه پزشك خانواده و از طريق نظام ارجاع فراهم آورد. بدين ترتيب فرصتي مناسب پديد آمد تا شرايط مساوي به منظور دسترسي راحت و مناسب به خدمات سلامت براي مناطق مختلف شهري و روستايي كشور فراهم شود. به منظور ايجاد اطمينان از دستيابي به نتايج مطلوب حاصل اجراي برنامه بيمه روستايي، به تدوين برنامه اجرايي و عملياتي مشخص، وجود ساختار مناسب براي فراهمي دسترسي فراگير، مديريت كارآمد و مبتني بر نتيجه، نيروي انساني آموزش ديده، منابع كافي، نظام گردش مالي بهنگام و نظام كنترلي تعريف شده نياز هست و درصورت پرداختن به جزئيات هر يك از موارد پيشگفت در قالب برنامه هاي عملياتي مي توان از موفقيت برنامه اطمينان يافت.
اجراي موفقيت آميز برنامه مراقبتهاي اوليه بهداشتي (PHC) در قالب نظام شبكه هاي بهداشتي درماني كشور، ما را به اين نتيجه منطقي رساند كه اجراي هر برنامه و طرح ديگري در كشور زماني موفق خواهد بود كه از اصول حاكم بر مراقبتهاي اوليه بهداشتي پيروي كند. لذا، همان 4 اصل بنياني نظام شبكه بهداشت و درمان كشور يعني برقراري عدالت اجتماعي، همكاري بين بخشي، مشاركت مردمي و استفاده از تكنولوژي مناسب، مهمترين اصول در تمامي مراحل اجراي برنامه پزشك خانواده قرار گرفتند كه به شكلي اجرايي بايد به آنها توجه داشت و از آنان فاصله نگرفت.
مناسب ترين استراتژي اجراي برنامه بيمه روستايي در قالب نظام ارجاع، برنامه پزشك خانواده است. تصويب ماده 91 در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي کشور نيز تاكيدي بر استقرار بيمه سلامت با محوريت پزشك خانواده و نظام ارجاع است. در برنامه پزشك خانواده و نظام ارجاع، پزشك عمومي و تيم وي مسووليت كامل سلامت افراد و خانوارهاي تحت پوشش خود را بعهده داشته و پس از ارجاع فرد به سطوح تخصصي، مسووليت پيگيري سرنوشت وي را نيز بعهده دارند. لذا، يكي از مهمترين وظايف پزشك خانواده ارائه خدمات و مراقبتهاي اوليه بهداشتي است كه بدون ارائه اين خدمات، استفاده از اصطلاح پزشك خانواده براي ارائه صرف خدمات درماني كاري نابجاست. همچنين، كليه خدمات سلامت در برنامه پزشك خانواده به جمعيت تحت پوشش به شكل فعال (Active) ارائه مي شود.
محورهاي زير، مهمترين محورهاي اجراي برنامه پزشك خانواده در راستاي پوشش بيمه اي جمعيت روستايي، عشايری و ساکنين شهرهاي زير 20000 نفر خواهد بود:
1- تنها ساختار مناسب براي ارائه خدمات سلامت در قالب بيمه روستايي، شبكه هاي بهداشتي درماني كشور است. درمورد استقرار پزشك، ماما يا پرستار، ارائه دهندگان خدمات آزمايشگاهي، خدمات دارويي و ساير خدمات بهداشتي و درماني، طرحهاي گسترش شبكه ملاك خواهد بود. از سويي ديگر، ملاك در بخش خدمات بستري، موضوع سطح بندي خدمات در قالب اجراي ماده 193برنامه سوم توسعه يا ماده 89 برنامه چهارم توسعه كشور مي باشد.
2- وجود بسته خدمات بهداشتي و درمان سرپايي در سطح پزشك خانواده كه امكان بررسي كيفيت و كميت عملكرد خدمات را فراهم مي كند. بديهي است پس از انجام هماهنگي هاي لازم با سازمان بيمه خدمات درماني؛ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي بسته خدمات مورد نظر را در اختيار دانشگاه هاي علوم پزشكي قرار خواهد داد.
3- تعيين جمعيت معين براي يك تيم سلامت (پزشك خانواده). با انجام بررسي هاي بعمل آمده كارشناسي در برنامه كشوري اصلاح نظام سلامت ودرنظر گرفتن بسته خدمات پزشك خانواده، جمعيتي درحدود 2000 تا 4000 نفر بازاي هر تيم پزشك خانواده مناسب خواهد بود. بسيار ضروريست كه جمعيت هاي روستايي در قالب جمعيت هاي تحت پوشش خانه هاي بهداشت و بدون تغيير در طرح هاي گسترش شبكه، تحت پوشش پزشك خانواده قرار گيرند.
4- تبيين مسير ارجاع كه يكي ديگر از محورهاي اصلي پزشك خانواده است، در مناطق روستايي كشور براساس شرايط منطقه، ميزان دسترسي به خدمات تخصصي، طراحي راهكارهايي براي مديريت اطلاعات از سطح متخصص به پزشك خانواده و شرايط ترابري روستايي متغير خواهد بود. در چنين شرايطي بايد ضمن رعايت كليه نكات پيشگفت، مناسب ترين شكل ارجاع از ديدگاه بيمار طراحي گردد.
5- شايد ساده ترين شيوه ارزشيابي برنامه پزشك خانواده، سنجش ميزان رضايت گيرندگان خدمت است كه بايد در مراحل طراحي، اجرا و ارزشيابي برنامه روستايي به عنوان محوري ترين شاخص موفقيت برنامه بيمه خدمات روستايي و پزشك خانواده مد نظر باشد.
6- آخرين و شايد اصلي ترين محور اجراي برنامه پزشك خانواده، موضوع مكانيسم پرداخت و فرايند پايش عملكرد پزشك خانواده است.